برای #اسکندر_لطفی (سوران) کاک سوران، روح مریوان 🖊امراله نصرالهی

کاک سوران آن کرد ساکن جان است. در اتاق شورا تنها صدایش را شنیده ام. گپ و گفتی هرگز با او نداشته ام. می دانم اما کم می گفت و گزیده می گفت. در گزیده گویی اش هزار امید نهفته بود. سطح صلابتش را در خبرهای کوتاهش نشان می داد تا در مخاطرات جنبش ژرفای آن را بنمایاند، و نمایاند. او جگر مریوان است. روح اورامان است. صبوری و استواری بلوط کهنسال آنجاست. بی آبی او را بر آیین سرسبزی پادرجای تر خواهد کرد. تاریکخانه ها، روشنای سیمای او را خط غروب نتوانند زد. پای در بند او، سر پر سودای او را رام نخواهد کرد. هرگز اهل نظریه نبود اما رهوارتر از گام های پراگماتیستی او گامی ندیدم.
اگر اغراقی کرده ام، به پای رفعت بس بلند او بگیرید و بگویید؛
آنچه قلم گفت بگو، گفته ام.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *